تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35287
بازدید دیروز : 112381
بازدید هفته : 147668
بازدید ماه : 469949
بازدید کل : 10861704
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 24 / 11 / 1395

 

فاطمه زهرا (س) کيست و ارتباط ما با ايشان چگونه است؟ این مطلب را در قالب مثالی بیان می‌کنیم؛ فرض کنید فردی از خيابان دارد عبور می‌کند، می‌بيند که يک جا حجله گذاشته‌اند، جلو مي‌رود، يک عکس قاب کرده را روی حجله می‌بيند، پايين عکس را می‌خواند که نوشته‌اند ايشان در حادثه دلخراشی کشته شد. آن فرد نسبت به مرحوم احساس رقّت می‌کند و به خاطر ماجرای اين شخص مرحوم به ياد آخرت می‌افتد، یعنی احساس و رفتاري را در قبالش نشان مي‌دهد؛ در مجموع، فرد در مقابل عکس او ايستاده و با نوشته‌ای که در زير عکس او هست ارتباط برقرار کرده است. لکن زمانی این فرد از مسيری که دارد رد می‌شود، به حجله‌ای برخورد می‌کند و عکس دوستش را روی حجله می‌بيند، به سرعت جويا می‌شود که چگونه فوت کرده است، مثلاً زير آن عکس هم نوشته‌اند با يک حادثه دلخراشی فوت کرد؛ چند لحظه‌ای به ياد حادثه و چگونگی حالت آن فرد مرحوم در خلال حادثه است و بعد به عکس نگاه می‌کند، به عکس خيره می‌شود، اگر کسی بپرسد که در عکس چه می‌بينی؟ در جواب خواهد گفت که شما ظاهر اين عکس را می‌بينيد، اما من وقتی اين عکس را می‌بينم خاطرات گذشته‌ام با اين دوست عزيزم برايم تداعی مي‌شود و هر خاطره برای من باعث ماتم بیشتری می‌گردد، هر خاطره برای من بهانه‌ای است تا داغ من را تشديد کند. آن فرد اگرچه در مراسمات دوست خود شرکت می‌کند، اما فقط جسمش در مراسم او است و روح و يادش با خاطرات آن فرد می‌باشد.
تا وقتی که ما با حضرت زهراء (س) به گونه اول رفتار کنيم، يعنی به عنوان فردی که هزار و چهارصد سال پيش زندگی می‌کرده، هر قدر هم که برای ايشان فضائل قائل باشيم، با اين حال باز ما اين‌طرف هستيم و ايشان آن‌طرف و ما به خاطر برخی مصائب وارده بر ايشان فقط گريه مي‌کنيم! اين رفتار، رفتار بيگانه‌ای است که به بهانه‌ای مي‌خواهد روزنه‌ای پيدا کند و ارتباط برقرار کند، اين رفتار خیلی ضعيف است. تا وقتی که ما می‌خواهيم با خانه‌داری و بچه‌داری حضرت فاطمه زهرا (س) ارتباط برقرار کنيم، حتی با نحوه رفتار ایشان با امام زمان‌شان می‌خواهيم ارتباط برقرار کنيم اين نوع ارتباط، ارتباط ضعيفی است. لکن وقتی که با هم خاطره و صحنه مشترک داشته باشيم، آن موقع رفتارمان فرق می‌کند، سوزش و ماتم ما بسيار عمیق خواهد بود. ما فرزندان فاطمه (س) هستیم، ما پرتوی از خورشید وجود مادر مهربان امت فاطمه زهرا (س) هستیم. در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که به مفضل فرمودند: آگاه باش ما از نور خدا خلق شديم و شيعيان ما از مادون آن نور و هنگامی كه روز قيامت فرا برسد پائين ترين، به بالاترين ملحق مي شود. سپس آن حضرت (ع) بين دو انگشت سبابه و انگشت وسط را جمع كرد و فرمود مانند اين دو. سپس فرمودند: ای مفضل! آيا می‌دانی كه چرا شيعه، شيعه ناميده شد؟ اي مفضل! شيعيان ما از ما هستند و ما از شيعيانمان. آيا نمی‌بينی كه اين خورشيد از كجا شروع به حركت می كند؟ گفتم از مشرق. و فرمود به سوی كجا برمی‌گردد؟ گفتم به سوی مغرب. امام (ع) فرمودند: لکن شيعيان ما چنين هستند که از ما شروع می‌شوند ـ یعنی از محل اشراق نور شروع به حركت می‌كنند ـ و به سوی ما ـ یعنی محل اشراق نور ـ باز می گردند.(1)
برای فهم بهتر و تصویرسازی بیشتر این ماجرا، حدیث مذکور را در قالب یک داستان در ذیل می‌آوریم (چرا که از بهترین راه‌های انتقال مطلب به مخاطب، تصویرسازی در قالب داستان می‌باشد): يک زمانی ملکوت محض بود و نوری بسيار زيبا، سفيد رنگ، لطيف و بزرگ که در پهنه ملکوت روان بود، نوری عاقل، نوری وليّ، نوری مؤثر، نوری بسيار دلنشين. زمانی به اذن الله پرتوهايی از اين نور بزرگ در ملکوت جدا شد، اين ذره‌ها ساطع می‌شدند و با سرعت روانه می‌شدند، به هر طرف که می‌رفتند مأوايي نمی‌يافتند و دير يا زود به سوی همان نور بزرگ برمی‌گشتند. نور بزرگ دوباره آنها را روانه می‌کرد، آنها می‌رفتند و با سرعتی شديدتر به سوی آن نور بزرگ برمی‌گشتند. آنها ذره‌ای از آن نور بزرگ بودند، آنها با هیچ چيز ديگری جز اصل خود نمی‌توانستند انس بگيرند و هر کجا که می‌رفتند احساس بيگانگی می‌کردند. تنها چيزي که به آنها آرامش میداد و تنها چيزی که مي‌توانست آنها را مهار کند خود آن نور لطيف و بزرگ بود؛ گويا آن ذراتِ انوار، مانند بچه هايی بودند يا مانند جوجه‌هايی بودند و آن نور بزرگ مانند مادر يا مانند مرغی رفتار می‌کرد،(2) آن انوار به هيچ وجه از نور بزرگ نمی‌توانستند فاصله بگيرند و فاصله‌های موقت را با اتصال بيشتر جبران می‌کردند. خورشيد مادی نگاهی به آن خورشيد اصلی کرد و تصوير خورشيد اصلی در او نقش بست و آن هم به اندازه وسع خورشيد مادی؛ زمانی که زبانه‌های خورشيدی از نقطه‌ای از خورشيد شعله می‌گيرند، ميليون‌ها کيلومتر به آسمان پرتاب می‌شوند، باز به سمت خورشيد برمی‌گردند، آثار آنها و برخی از امواج آنها به کلّ منظومه شمسی منتشر می‌شود، اما خود آن زبانه‌های خورشيدی به خورشيد باز می‌گردند، جايي جز خورشيد ندارند و از طرف ديگر جاذبه خورشيد آنها را به سمت خودش می‌کشاند، ماجرا مدت‌ها در ملکوت بدين منوال بود تا اينکه خداوند متعال ارواح را خلق کرد. يک بار که انوار ساطعه از خورشيد ملکوتی از او ساطع شدند، آمدند و خداوند آنها را در ارواح مقيدشان کرد و آن خورشيد بزرگ، خود وسيله اين امر خطير شد و از جانب خدا ساطعه‌های خودش را و پرتوهای نور خودش را در درون روح‌های مختلف مقيد کرد، نه اينکه می‌خواست آنها را رها کند، بلکه خودش هم همراه آن انوار و بلکه زودتر از آن انوار به اعماق عالم آمد. ما با اين نور بزرگ ميلياردها سال زندگي کرده‌ايم، خاطرات بسيار داريم، در قبال نور بزرگ رفتار بچه با مادر را داريم، اسم آن نور بزرگ چيست؟ اسم نداشت؛ اسم آن انوار چه بود؟ آن انوار هم اسم نداشتند، چون در فضايی زندگی می کردند که اسم معنا نداشت، اسم نياز نبود، رابطة مادر و فرزندی مطرح بود، زماني که ما به اعماق عالم آمديم، اسم‌مان را گذاشتند حسن، حسين، تقی، نقی، علی و محمد، و زمانی که آن نور بزرگ به اعماق آمد اسم او را گذاشتند فاطمه؛ آن نور بزرگ در ملکوت نياز به اسم نداشت، زمانی که به آسمان‌ها آمد او را با اسم منصوره می‌شناختند و زمانی که در دنيا آمد او را با اسم فاطمه صدا کردند،(3) احساس ما نسبت به فاطمه (س) يک احساس خيالی نيست، يک احساس واقعی است، حاکي از هزاران سال ارتباط فرزند با مادر، حاکی از هزاران سال ارتباط انوار ساطعه و سپس برگشت کننده و راجعه به سوی آن خورشيد ملکوتی است؛ هزاران سال ما با او زندگی کرديم، ما با او بيگانه نيستيم، بلکه ایشان مادر و اصل وجود ما هستند همان طور که امام صادق (ع) در روایتی ذیل آیات سوره مبارکه قدر چنین می‌فرمایند که: حضرت فاطمه زهرا(س) از هزار مؤمن بهتر و برترند، زيرا که ايشان «أمّ‌ المؤمنين» یعنی مادرِ مؤمنان، هستند.(4)
پی‌نوشت
1
ـ بحارالأنوار ج 25 ص21 باب 1.
2
ـ از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمودند: به خدا قسم ای جابر! در روز قیامت حضرت فاطمه (س) جدا می‌کند و نجات می‌دهد شیعیان و محبین و دوستدارانش را همچنان که مرغ دانه خوب از دانه بد را جدا میکند...، بحارالانوار، ج 43، ص 65 و ج 8 ، ص 52.
3
ـ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‌43، ص 18.
4
ـ تفسير فرات کوفي، ص581.

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی